۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

22 بهمن ... امروز ما را شمردند

22 بهمن

می گذریم
با لبخندی بر لبانی لرزان
تجلی ای تازه از ترسی نهان
گه گاه چشمکی
فریادی نگفته در نگاهی پنهان
قدم زنان
به دنبال خود می گردیم آرام
که در میان جمعی هراسیده خفته ایم
...
به هراس می رویم
به تلاش باز می گردیم
به سکوت می مانیم
به کینه می نالیم
به شمار می آییم
به شمار می آییم
...
امروز چهره هایی خندان
گواه از دل های پریشان
امروز قلب های گریان
گواه از شکنجه و زندان
امروز تمام نام ها در سر
امروز تمام ناله ها در بر
امشب اعترافی در راه است
...
می ترسم
برای ترسی که در دل جلاد است
می ترسم
برای امیدی که در دل زندان است
می ترسم برای تو
که انتظار کشیده ای طلوع
می ترسم برای خود
که به شمار آمدم غروب
...
من شمرده گشته ام
دوباره ناله گشته ام
بر در غم و هراس
من پیاده گشته ام
من شماره گشته ام
...
در سکوت خود
آب می شوم
در سکوت من خراب می شوی
در جنبش غم آه می شوم
در جنبش سبز
تباه می شوی
رفتم
که تو آزاد شوی
دروغی شد
که تو بر باد روی
کجا ریزم که فریاد شوم
کجا خیزم که آزاد شوی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر