۱۳۹۰ بهمن ۱۶, یکشنبه

نگفته ها ...

هزار حرف نگفته دارم با تو،
هزار نوازش،
هزار آغوش،
هزار سفر نرفته و یادگاری نخریده...
من با تو هزار حرف نگفته،
هزار بوسه،
هزار غنچه ی آرزو و هزار گل شادی که نشکفته...
...
چه سخت بود گفتنشان،
چه دور بود دیدنشان،
چه محال بود رسیدنشان،
ولی پر توان!
ولی زنده!
نه چون اکنون من
مرده...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر