پشت این خاطره ها
هیچ کجا در نیست
همه جا دیوار است
پشت آن دیوار ولی
همه جا حسرت
همه وقت آزار است
*
حسرت گلی افتاده ز دل
که کسی می آورد
دیگری می بردش
که من و تو بودنشان پندار است
*
پشت آن دیوار رویای من مدفون
خیال بوسه در شب قرار
زیر باران
اوج شهد انتظار
پر کشیده با هم
دلداده به یکدیگر انگار
*
پشت آن دیوار
تو شکارم بودی، تو شکار
حسرت ایستاده، اما
تو دائم به فرار
*
سهم من از خاطره ها
همه جا دیوار بود
به دست تو ولی
گل نبود
خودکار بود
قلب من جوهر
شعر تو انکار بود
...
هیچ کجا در نیست
همه جا دیوار است
پشت آن دیوار ولی
همه جا حسرت
همه وقت آزار است
*
حسرت گلی افتاده ز دل
که کسی می آورد
دیگری می بردش
که من و تو بودنشان پندار است
*
پشت آن دیوار رویای من مدفون
خیال بوسه در شب قرار
زیر باران
اوج شهد انتظار
پر کشیده با هم
دلداده به یکدیگر انگار
*
پشت آن دیوار
تو شکارم بودی، تو شکار
حسرت ایستاده، اما
تو دائم به فرار
*
سهم من از خاطره ها
همه جا دیوار بود
به دست تو ولی
گل نبود
خودکار بود
قلب من جوهر
شعر تو انکار بود
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر